دیکشنری
داستان آبیدیک
به کسی رای دادن
english
1
Law
::
give one’s vote to (or for)
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
به ورطه فراموشی سپرده شدن
به وسیله بوسیله
به وضع موجود
به وعده
به وقت محلی
به وقوع پیوستن
به وکالت
به ویژه
به کار افتادن
به کار انداختن سرمایه
به کار گرفتن
به کاری دست زدن
به کام دل رسیدن
به کامپیوتر خودتان چه نیازی دارید؟ می توانید از مال ما استفاده
به کسی توهین کردن
به کسی رای دادن
به کشتن دادن
به کلی
به کلی بکلی
به کلی ویران کردن
به کیفر رسیدن
به یاد آوردن
به یادماندنی
به یاسا رسانیدن
به یغما بردن
به(وجه) فرزندی پذیرفتن
بهآنه
بها
بها یا نرخ رسمی ارز
بهادار
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید